۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عهد شیعه» ثبت شده است

محبوب ترین عمل نزد خداوند چیست؟

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ ، ولا یَهلِکُ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ . 
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : دعا مغز عبادت است و با وجود دعا هیچ کس هلاک نمى شود.


افضل عبادات، دعاست. و در این زمان افضل دعاها 
دعا برای تعجیل فرج امام زمان عجل الله تعال فرجه است دعا برای سلامتی آن وجود مقدس،
دعا برای رفع گرفتاری، بیچارگی و بدبختی دوستان و شیعیان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه است.
که دعای تعجیل فرج، دوای همه ی دردهای ماست.

 

 

یا الله، یا الله، یا الله
چشیدن ذکر یا مهدی علیه السلام
و دعا، برای فرج حضرتش را
به همه ی ما که منتظران ظهورش هستیم
بچشان....

روایت داستانی پیرامون سخن آوای جان عبادت

 

ادامه مطلب...
۱۷ آبان ۹۵ ، ۱۷:۵۱ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

سلحشوران ظهور

تا به کی ای دل، دل آزاری کنی 

پس تو مولا را به کی یاری کنی

 

اگر کسانی بودند که در عمل و در حرف، حقیقتا طالب حکومت حق بودند ،

بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه واجب می شد، قیام...

از ابتدای تاریخ مردم در عوض آنکه خود را برای امام مهیا کنند،

خود را سرباز امام زمانشان بدانند و به یاری او بشتابند 

امام را برای خود خواسته اند همیشه هنگام حاجات و گرفتاری خود

نزد امام زمانشان رفته اند

 

 

روایت داستانی پیرامون سخن آوای بی یاوری

 شعارشان یا لثارات الحسین است
اگر بر کوه ها حمله ور شوند آنها را ازجا خواهند کند
گویی که بر اسب های آنها عقابی سوار است

ادامه مطلب...
۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۷:۰۴ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا...

ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای
دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا

از هیچکس به جز تو نداریم انتظار
بر دستهای توست فقط چشم ما بیا

هفته به هفته می گذرد با خیال تو
پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا

بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا

۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۶:۴۳ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

علت خنده و گریه نا گهانی کودکان

علت گریه و خنده ناگهانی نوزاد :

مفضّل می گوید از امام صادق سلام الله علیه درباره ی نوزادی پرسیدم

که بدون وجود موضوع تعجب آوری می خندد و یا بدون ناراحتی و درد گریه

می نماید آن حضرت فرمودند :

ای مفضّل ، هیچ نوزادی نیست مگر اینکه امام زمانش را زیارت می کند

و با او راز و نیاز و گفت و گو می نماید ، 

گریه ی نوزاد برای دوری و غیبت آن حضرت است و خنده اش هنگامی است که آن حضرت به طرفش می آید و

این سعادت تا زمانی است که نوزاد زبان سخن گفتن نداشته باشد و زمانی

که بتواند سخن بگوید این در رحمت بر او بسته می شود و مهر فراموشی بر

دل و جان کودک زده می شود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.نوشت: کاش همیشه نوزاد میموندیم ، حداقل روزی چند با رآقا مونو میدیدیم ....

منبع:   (بحار الانوار 25: 382)

بر گرفته شده از وبلاگ یاد امام زمان

۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۶:۰۳ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

أین الطالب بدم المقتول بکربلاء...

     یکی از شاگردان امام صادق علیه السلام به نام کرّام می گوید:

     با خودم عهد کردم که هرگز در روز غذا نخورم تا حضرت قائم علیه السلام ظهور کند،

     خدمت امام صادق علیه السلام رفتم و عرض کردم: یکی از شیعیان شما با خود عهد

     کرده که هرگز روزها غذا نخورد تا امام قائم علیه السلام ظهور کند

     امام صادق علیه السلام (از نیت من خبردار شد و) فرمود: ای کرام!

     حالا که چنین تصمیمی گرفته ای هر روز را روزه بگیر مگر عید فطر و قربان و...

     و بدان هنگامی که حسین علیه السلام به شهادت رسید، آسمانها

     و زمین و هر چه در آنها است و فرشتگان ناله کردند و گفتند: خداوندا به ما اجازه بده

     مخلوقات را هلاک و نابود کنیم و از نو مردم دیگرى بر زمین آوریم‏ زیرا اینها حرمتت را شکستند، و

     برگزیده تو را کشتند.

     خداوند به آنها وحی کرد: ای فرشتگان و ای آسمانها و زمین، آرام باشید.

     سپس خداوند، پرده ای از پرده ها را عقب زد، محمد(صلی الله علیه و آله)

     و دوازده وصی او در آنجا بودند، آنگاه به قائم علیه السلام اشاره کرد و سه بار

فرمود: ای فرشتگانم و ای آسمانها و زمینم، به وسیله او انتقام خون این حسین را می گیرم.


     غیبت نعمانی، باب چهارم، حدیث 26

۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۶:۵۲ ۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
محمد حسین آذرینوار

شام عاشورا...

       

زیر نور کمی از ماه ، بدن ها پاره

    خیمه ها سوخته ،جمعی ز حرم آواره

    آنطرف تر تن هجده گل زهرا بی سر

    اینطرف مقنعه و چادر و چندین معجر

    آنطرف نعش امامی ته مقتل ، عریان

    اینطرف جسم امامیست به خیمه سوزان

    آنطرف ریخته هر سو بدن ثارالله

    اینطرف خرمن آتش به تن آل الله

    آنطرف تر همه کشته شده ها محترمند

    اینطرف جمله شهیدان خدا بی کفنند

    آنطرف خیمۀ کفار مرتب شده جمع

    اینطرف خیمه اطهار بسوزد چون شمع

    آنطرف بر سر هر نیزه سری بالا رفت

    اینطرف آهِ دل از هر جگری بالا رفت

آنطرف همهمۀ حمله و غارت آید

اینطرف زمزمۀ حصر و اسارت آید

آنطرف پیر و جوان قبلۀ مَردم شده ها

این طرف بوته به بوته است پُر از گمشده ها

آنطرف صدر نشینند امیران سپاه

این طرف خاک نشینند اسیران بِراه

آنطرف جایزه دارند سپاهی گمراه

این طرف پیکر عریانِ اباعبدالله

آنطرف لشگری از غیرت و مردی محروم

این طرف زیر سم اسب امامی مظلوم

وای از حال دل فاطمه ، با چه حالی

طِی کند ناله کنان هر طرفِ گودالی

زینب آمد که کند مادر خود را یاری

یا که مادر کند از دختر خود دلداری

تسلیت صاحب عزا ، یوسف زهرا ، مهدی

انتقام است فقط مَرهم غمها مهدی

۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۷:۲۵ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

زیارت عاشورا

زیارت عاشورا با صدای استاد فرهمند

زیارت عاشو را با صدای باسم کربلایی

۱۰ مهر ۹۵ ، ۱۶:۰۳ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

دعای باران

    مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

    طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

    به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی

    از سر خواجگی کون و مکان برخیزم

    یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

    پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

    بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

    تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم

    خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات

    کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم

    گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش

    تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم   

    روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده

    تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم

۰۹ مهر ۹۵ ، ۲۰:۵۲ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

رخساره یار

    چهره و شمایل حضرت مهدی (عج) را راویان شیعی و سنی چنین نوشته اند:

    چهره اش گندم گون

    ابروانی هلالی و کشیده

    چشمانش سیاه و درشت و جذاب

    شانه اش پهن

    دندان هایش براق و گشاد

    بینی اش کشیده و زیبا

    پیشانی اش بلند و تابنده

    استخوان بندی اش استوار و صخره سان

    دستان و انگشت هایش درشت

    گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی که از بیداری شب عارض شده

    بر گونه راستش خالی مشکین

    عضلاتش پیچیده و محکم

    موی سرش بر لاله گوش ریخته

اندامش متناسب و زیبا

هیأتش خوش منظره و رباینده

رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگواره و شکوهمند غرق

چهره اش از شکوه رهبری سر شار

نگاهش دگر گون کننده

خروشش دریا سان و فریادش همه گیر

                                                     خورشید مغرب،ص32/چهارده اختر تابناک،ص 277

۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۶:۵۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار

عباس ادب

    عباس ، مشک را چون عزیز ترین کودک جهان در آغوش گرفته، بند قنداقه اش را به

    دور گردن انداخته، بادست چپ، سپر را حایل مشک کرده و دست راست شمشیر

    را در هوا می چرخاند و پیش می تازد.

    آنچه هر دم پیش روی عباس ، از لابه لای نخلها بیرون می جهد، دشمن نیست با

    است و نیزه و شمشیر ، علف های هرزی است که به داس عباس درو می شود.

    همه نخلستان و پشت همه درختان،پر است از آدم ونیزه و شمشیر و کلاه.

    آه بسوز ای دل؛ بسوز ای دل از آن زمانی که عمودآهنین ...

لب تشنه لب آب بنازم ادبت را...

گریان و خجالت زده بوسم دو لبت را...

۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۶:۱۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد حسین آذرینوار